۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

خاك بازي

دلم برای ماهی ها می سوزد که در ایام کودکی نمیتوانند خاک بازی کنند.
"زنده ياد پرويز شاهپور"

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام بر شما دوست گرامی

وقتی عاشقت شدم همه خواب بودن.
وقتی دنیای من شدی همه فکر می کردن دنیا یعنی یه عالمه انسان.
وقتی ستاره من شدی هیچ تلسکوپی هنوز تو رو ندیده بود و یا کشف نکرده بود.
و به راستی طرح چشمانت زمین محبت بود و من قانون جاذبه ات را وقتی سیب دلم افتاد فهمیدم.
پادشاهیت به ملک ویران دلم به حکمرانی زبر دست ترین شاهزاده های دنیای عاشقی می ارزد
عشق من تنفست میکنم ,
تا دم مرگ
.به خودت سوگند میخورم که تکه بزرگی از مقدسات منی
تو تنها سببی هستی که به خاطر آن روزهای بیشتر, شبهای بیشتر و سهم بیشتری از زندگی می خواهم .
تو به من اطمینان می دهی که فردایی وجود دارد
به پاکی مریم , به زلالی آب , به عشق بین ما و به آسمان سوگند تو را با عشق خود , با دست خود , با قلب سرشار از جنون خود شبی افسانه خواهم کرد.
تمام سطر سطر عشقم را به تو افسانه خواهم کرد.
کسی که تا تورا دارد آرزوی داشتن هیچ چیز را ندارد[گل][گل]
التماس دعاااااااا.